سیران، هم‌سال‌دختر حاجی بابایی بود

هفته نامه میلاد مرکز (اراک )- شیرزاد عبداللهی : سیران یگانه، دانش‌آموز کلاس چهارم مدرسه شین‌آباد پیران‌شهر، بعد از چند روز تحمّل درد و رنج در بیمارستان درگذشت. وزیر که دختری هم سن و سال سیران دارد، اگر لحظه‌ای خودش را جای پدر و مادر سیران می‌گذاشت، گریبان می‌درید و صندلی وزارت را ترک می‌کرد. اما افسوس که وجدان‌های ما غبار گرفته است. سیران به آسمان‌ها رفت، اما هنوز ده تن از هم‌کلاسی‌های سیران در بخش ICU بیمارستان سینای تبریز با مرگ دست به گریبان‌انــد و خانواده‌هــای روستایی آن‌ها در این شهر غریب، گیج و حیران و ماتم زده‌اند. بر اساس گزارش‌های پزشکی، بچـه‌ها از ناحیه سر و صورت و گردن دچار سوختگی شدید شده‌اند و ریه‌ها و حنجره‌هایشان بر اثر تنفس دود و بخارنفت آسیب دیده است. همان روز که سیران معصوم قربانی سوء مدیریت و کارهای نمایشی وزیر و مسئولان آموزش و پرورش شد، حاجی‌بابایی و رئیسی در مجلس مشغول ماله‌کشی و توجیه قضیه بودند. وزیر گفت که خطر رفع شده و دانش‌آموزان مصدوم هنگام بازدید او از بیمارستان ارومیه، سرود خوانده‌اند و ورزش کرده‌اند! وی افزود: «دست و صورت دانش‌آموزان حادثه دیده با آتش مستقیم نسوخته است...»! رییس سازمــان نوسازی و تجهیز مدارس نیز گفت: «نداشتن دستگیره در و یا کپسول آتش‌نشانی را به شدت تکذیب می‌کنم... حفاظ‌های پنجره مدارس لازم و ضروری است... کپسول آتش‌نشانی مدرسه به تازگی شارژ شده بود... بخاری مدرسه، کاملا سالم بوده وهیچ‌گونه مشکل فنی نداشته...» البته به آقای رییسی باید حق داد که به خودش و مدیرکل نوسازی آذربایجان غربی و وزیر آموزش و پرورش نمره 20 بدهد. مشکل این‌جاست که این حرف‌ها تا زمانی که از سوی یک هیات تحقیق مستقل تایید نشود، ارزش حقوقی ندارد، زیرا آقای رییسی و سایر مدیران آموزش و پرورش در این قضیه ذینفع هستند.سرانجام در این حادثه نیز همان‌گونه که انتظار می‌رفت دیواری کوتاه‌تر از دیوار بخاری ارج و معلم کلاس پیدا نشد. بخشی از تقصیر هم گردن سرایدار مدرسه افتاد. اما اظهارات مقامات آموزش و پرورش واکنش‌هایی هم به دنبال داشت.شرکت گاز اعلام کرد که علت نصب نکردن علمک جلو مدرسه، استاندارد نبودن ساختمان مدرسه بوده است. شرکت ارج پاسخ داد که تولید این نوع بخاری از سال‌ها پیش متوقف شده است. موسسه استاندارد هم پاسخ داد که تابستان امسال در نامه‌ای به وزیر برخی نکات ایمنی را به وی یادآوری کرده است. واقعیت این است که حفظ جان دانش‌آموز و مربی و معلم در این وزارتخانه بی‌اهمیت است. دانش‌آموزان بر اثر تصادف در اردوهای راهیان نور و حریق و تنبیه بدنی جان خود را از دست می‌دهند و فلج می شوند و مسئولان خم به ابرو نمی‌آورند. نکته جالب این است که وزیر آموزش و پرورشهمیشه طلبکار است. اگر مجلس به وظایف نظارتی خود به درستی عمل می‌کرد، وزیر آموزش و پرورش را به خاطر عذرخواهی طعنه آمیزش در صحن مجلس، استیضاح می‌کرد. جمله‌بندی و لحن وزیر توهین به همه قربانیان حوادث این وزارت‌خانه بود. وی گفت: «این که اگر واقعا وزیر آموزش و پرورش باید بیاد بگه من عذرخـواهی مـی‌کنم. من الان تا قیامت عذرخواهی می‌کنم هر اتفاقی بیفتد توی آموزش و پرورش». با این جمله، وزیر در قبال حوادث آینده هم از خود سلب مسئولیت کرد! البته آقای حاجی بابایی به رغم درخواست‌های فراوان استعفا نکرد. استعفا دادن مستلزم این است که انسان وجدانش را برتر از میز ریاست بداند. استعفا از پست و مقام در حوادث ناگوار که افکار عمومی را جریحه‌دار می‌کند ضمنا نشانه احترام به مردمی است که ولی‌نعمت وزرا هستند. از مسئولیت پذیری در کشورهای توسعه یافته حرفی نمی‌زنم. برای وزرای ما که خود را شیعه امام علی (ع) می‌دانند. استعفا از مقام لازمه‌اش پیروی از سخنان امام بزرگواری است که دنیا را از عطسه بزی، کم ارزش‌تر می‌داند. به هند و مصر و کره نگاه کنیم. در شهریور ماه سال 90 "چوی جونگ کیونگ" وزیر اقتصاد کره جنوبی به دلیل قطع یک ساعته برق که منجر به خشم مردم شده بود، استعفا کرد. حالا ادعای وزیر آموزش و پرورش ما در خصوص خدمت‌گزاری و مردمی بودن و تقوی را با این وزیر کره‌ای که هیچکدام از این ادعاها را نداشت مقایسه کنید.

 

منبع: هفته نامه میلاد مرکز